مقاله قرآن و كامپیوتر توسط (دكتر رشاد خلیفه) دارای درجه دكترای Ph.D از دانشگاه آریزونای آمریكاست كه با الهام از آیه 11 تا 31 سوره مدثر كه عدد 19 را كلید رمز اعجاز آمیز بودن قرآن دانست. اینك ادامه مقاله:
1- اولین آیه قرآن « بسم الله الرحمن الرحیم » دارای 19 حرف عربی است.
2- قرآن مجید از 114 سوره تشكیل شده است و این عدد به 19 قسمت است. (6× 19).
3- اولین سوره ای كه نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمین سوره از آخر قرآن است.
4- سوره علق 19 آیه دارد.
5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد.
6- اولین باركه جبرئیل امین با قرآن فرود آمد 5 آیه اولی سوره علق را آورد كه شامل 19 كلمه است.
7- این 19 كلمه ، 76 حرف (4× 19) دارد كه به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است.
8- دومین باری كه جبرئیل امین فرود آمد 9 آیه اولی سوره قلم (شماره 68) را آورده كه شامل 38 كلمه است. (2 × 19) .
9- سومین باركه جبرئیل امین فرود آمد 10 آیه اولی سوره مزمل (شماره 73) را آورد كه شامل 57 كلمه است. (3× 19).
10- چهارمین باركه جبرئیل فرود آمد 30 آیه اولی سوره مدثر (شماره 74) را آورد كه آخرین آیه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موكلند» می باشد. (آیه 30) .
11- آفریننده ذوالجلال و عظیم الشأن با آیه 31 سوره مدثر به ما یاد می دهد كه چرا عدد 19 را انتخاب كرده است. پنج دلیل زیر را بیان می فرماید :
الف) بی ایمانان را آشفته سازد.

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 16:19 | نويسنده : Shabgard |

روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا.
بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... نصف پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حیس الیوم مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟
هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم. بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟!



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 16:17 | نويسنده : Shabgard |

وقتی همسرم راانتخاب کردم.. در نظرم طوری بود.. که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده.
وقتی نامزد شدیم.. بسیاری را دیدم که مثل او بودند.
وقتی ازدواج کردیم، خیلی ها را از او زیباتر یافتم.
چندسالی را که را باهم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.
شیخ گفت: آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلخ تر و ناگوار تر چیست؟
گفت: آری
شیخ گفت: اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله ی شما از آنها زیباتراند.
لبخندی زد و گفت: چرا این حرف را زدی؟
شیخ گفت: چون مشکل در همسر تو نیست، مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را بجز خاک گور چیزی دیگر پر کند..
آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟
مرد گفت: بله.
شیخ گفت: چشمانت راحفاظت کن...
"لذت" بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
از گرما می نالیم.
از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ سفرﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ
ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺩﺭ"ﻓﻬﻢ" ﺯﻧﺪﮔﯿﺴت



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 15:54 | نويسنده : Shabgard |

امام صادق (ع) :
اگر كسي همراه اولين لقمه غذا نمك بخورد، لكه هاي سياه و سفيد صورت او برطرف مي شود.


امام علي (ع):
اول غذا نمك بخوريد. اگر مردم مي دانستند نمك چه خاصيتي دارد، به جاي داروهاي مجرب ديگر، آن را انتخاب مي كردند.

پيامبر اكرم (ص) :
دندان هاي خود را خلال كنيد. چون سبب سلامتي لثه و دندان مي شود

امام رضا (ع) :
آرد غذاي خوبي است. اگر گرسنه باشي تو را سير مي كند و اگر سير باشي غذا را هضم مي كند.

پيامبر اكرم (ص) :
بهترين آشاميدني ها عسل است. زيرا محافظ قلب است و سردي سينه را از بين مي برد.

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 15:51 | نويسنده : Shabgard |

آقای قرائتی می‌گفت: «یک هیئت ترک اومده بود حرم امام رضا، موقعی که می‌خواستن دعا کنن هر چند ثانیه یکیشون اشاره می‌کرد بقیه فقط آمین می‌گفتن. ازشون پرسیدن شماها چرا فقط آمین می‌گید؟ گفتن ما که نمی‌دونیم چی از خدا بخوایم تا به صلاحمون باشه. خیرمون تو چیه. برای همین به امام رضا گفتیم برامون دعا کنه ما هم آمین می‌گیم.»
آقای قرائتی می‌گفت خیلی معرفت آدم نسبت به امام باید بالا باشه تا همچین کاری بکنه.
من فکر کردم دیدم خیلی کار خوبیه، ولی می‌شه منحصر به حرم و روز خاص نباشه. می‌تونیم هر روز به یکی از ائمه متوسل بشیم بگیم برامون دعا کنن ما هم آمین بگیم، مثلاً بعد هر نماز یا هر وقت دیگه...
یا حق...



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 15:39 | نويسنده : Shabgard |

ارها قورباغه‌ها را می خوردند و قورباغه‌ها از این نابسامانی بسیار غمگین بودند تا اینکه قورباغه‌ها علیه مارها به لک لک‌ها شکایت کردند. لک لک‌ها تعدادی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغه‌ها از این حمایت شادمان شدند.

طولی نکشید که لک لک‌ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه‌ها !!! قورباغه‌ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند! عده ای از آنها با لک لک‌ها کنار آمدند و عده‌ای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند.

مارها بازگشتند ولی این بار همپای لک لک‌ها شروع به خوردن قورباغه‌ها کردند! حالا دیگر قورباغه‌ها متقاعد شده‌اند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده اند. ولی تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است ! اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان؟



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 15:37 | نويسنده : Shabgard |

1) آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله)
سـؤال 1460: در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار مى‏شود که علاوه بر اینکه باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنى عشرى در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مى‏شود، ضررهاى جسمى و روحى هم به این اشخاص وارد مى‏کند و همچنین موجب توهین به مذهب مى‏گردد، نظر شریف حضرتعالى در این‌باره چیست؟
پاسـخ: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و مخفى نیست که بیشتر این امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بیت(علیهم‌السلام) مى‏شود و این از بزرگترین ضررها و خسارتهاست.
سـؤال 1461: آیا قمه زدن به‌طور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟
پاسـخ: قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در عصر ائمه(علیهم‌السلام) و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم(علیه‌السلام) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود بنا بر این در هیچ حالتى جایز نیست.


2) آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (قدس سره)
سـؤال 2173: آیا قمه زنى جایز است؟ چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، وظیفه چیست؟
پاسـخ: با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامى به عنوان امّ القراى جهان اسلام شناخته مى شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است لازم است در رابطه با مسایل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین (علیه السلام)به گونه اى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین (علیه السلام) از آن خوددارى کنند. و چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست.


3) آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)
سـؤال: حکم ضرب و جرح بدن در عزاداری اباعبدا... چیست؟ لطفا نظر خود را راجع به سینه زنی ، زنجیر زنی و قمه زنی به طور مجزا و شفاف بیان کنید.
پاسـخ: عزاداری خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینی و رمز بقای تشیع می باشد ولی بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می کند خودداری کنند


4) آیت الله العظمی سیستانی (مدظله)
سـؤال: نظر آیت الله سیستانی نسبت به قمه زنی چیست؟
پاسـخ: باید از کارهایی که عزاداری را خدشه‌دار می‌کند اجتناب شود.


5) آیت الله العظمی نوری همدانی (مدظله)
سـؤال 597: آیا قمه زدن جایز است چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد وظیفه چیست؟
پاسـخ: اشکال دارد.


6) آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)
سـؤال: قمه و زنجیر چاقویی زدن و تیغ کشیدن در مجلس عزای اهل‌بیت چه حکمی دارد اگر خصوصی باشد و عمومی چه حکمی دارد؟
پاسـخ1: چیزی که در شرایط کنونی مایهٴ وهن اسلام است مانند قمه زدن و.. جایز نیست.
پاسـخ2: چیزی که مایهٴ تعظیم شعائر اسلام یا سبب هتک نیست مانند زنجیر زدن جایز است.


7) آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)
سـؤال: آیا قمه زنى در زمان حاضر جایز است یا خیر؟
پاسـخ: جایز نیست. والله العالم


8) آیت الله العظمی مظاهری (مدظله)
سـؤال: آیا می شود در خفا و دور از چشم بقیه قمه زد؟
پاسـخ: چون در جمهوری اسلامی ممنوع است باید عمل نشود.
سـؤال: قمه‌ زدن‌ از نظر فقهی‌ چه‌ حکمی‌ دارد؟
پاسـخ: چون‌ ولایت‌ فقیه‌ نهی‌ از آن‌ کرده‌اند همه‌ باید از این‌ کار پرهیز کنند گر چه‌ مقلّد کسی‌ باشند.



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 15:35 | نويسنده : Shabgard |



ابوبصیر می گوید: در کوفه برای زنی قرآن می خواندم،
 یک بار در موردی با او شوخی کردم. بعد از مدّتی خدمت امام باقر (علیه السلام ) رسیدم، امام مرا مورد مؤاخذه و سرزنش قرار داد

و فرمود: «کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظر لطف نمی کند، چه سخنی به آن زن گفتی؟!»

وی گوید: از شرم و خجلت سر در گریبان افکندم و توبه کردم.

امام باقر ( علیه السلام ) فرمود:«شوخی با زن نامحرم را تکرار نکن.»
(بحار الانوار،ج:46،ص:247، قصه های چهارده معصوم(ع)، ص 104.

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 15:5 | نويسنده : Shabgard |

خط قرمزی که به صراحت در توافق وین نقض شده‌اند
 بررسی های اولیه متن رسمی برجام نشان می دهد که حداقل ۶ مورد از خطوط قرمز اعلام شده توسط رهبر انقلاب در توافق وین نقض شده است. در ادامه این خطوط قرمز و موارد نقض آن ها به همراه شماره صفحه بخش مورد نظر در متن برجام(برنامه ی جامع اقدام مشترک) مرور خواهد شد:

خط قرمز اول: ما برخلاف اصرار امریکایی‌ها محدودیتهای بلند مدت ۱۰، ۱۲ ساله را قبول نداریم و مقدار سالهای مورد قبول محدودیت را به هیئت مذاکره کننده گفته‌ایم.

خط قرمز دوم: زمانهای ۱۵ سال و ۲۵ سال که دائماً می‌گویند برای فلان چیز را هم ما قبول نداریم. این زمان مشخص است و تمام خواهد شد.

موارد نقض شده در برجام:

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 14:35 | نويسنده : Shabgard |

گويند: كافرى از حضرت ابراهيم (ع) طعام خواست .

حضرت ابراهيم (ع)گفت: اگر مسلمان شوى، تو را مهمان كنم و طعام دهم . كافر رفت .

خداى عزوجل وحى فرستاد كه اى ابراهيم!ما هفتاد سال است كه اين كافر را روزى مى‏دهيم و اگر تو يك شب، او را غذا مى‏دادى و از دين او نمى‏پرسيدى، چه مى‏شد؟

حضرت ابراهيم (ع) در پى آن كافر رفت و او را باز آورد و طعام داد .

كافر گفت: چه شد كه از حرف خود، برگشتى و پى من آمدى و برايم سفره گستردى؟

حضرت ابراهيم (ع) ماجرا را بازگفت .

كافر گفت: (( اگر خداى تو چنين كريم و مهربان است، پس دين خود را بر من عرضه كن تا ايمان بياورم و مسلمان شوم.))



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 14:30 | نويسنده : Shabgard |

افزایش قدرت باروری به وسیله گیاهان دارویی
اگر دچار مشکلات هورمونی و بی‌نظمی قاعدگی هستید می‌توانید به گیاهان دارویی اعتماد کنید. با ما همراه باشید تا با این گیاهان دارویی پرخاصیت آشنایتان کنیم.
برخی از زوج‌هایی که دچار مشکل باروری هستند قبل از استفاده از داروهای شیمیایی یا عمل جراحی و غیره،ترجیح می‌دهند درمان با روش‌های طبیعی را امتحان کنند.
خوشبختانه خداوند گیاهانی دارویی خلق کرده است که به رفع مشکلات ناباروری کمک می‌کنند. این گیاهان دارویی علاوه بر رفع مشکلات ناباروری ، به ارتقاء سطح سلامت بدن نیز کمک می‌کنند. این درمان‌های طبیعی تأثیر مثبتی روی دستگاه تولیدمثل داشته و شانس زوج‌ها را برای باروری افزایش می‌دهد.
اگر دچار مشکلات هورمونی و بی‌نظمی قاعدگی هستید می‌توانید به این گیاهان دارویی اعتماد کنید. با ما همراه باشید تا با این گیاهان دارویی پرخاصیت آشنایتان کنیم.

 گیاه دارویی شبدر چمنی
شبدر چمنی باعث افزایش قدرت باروری در زنان می‌شود. شبدرچمنی، ویتامین، کلسیم و منیزیم زیادی به رحم می‌رساند و به سلامت کلی بدن کمک زیادی می‌کند. شبدر چمنی همچنین برای تصفیه‌ی خون، آرامش سیستم عصبی و تنظیم هورمون‌ها مفید است و باعث افزایش قدرت باروری می گردد.

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 3:40 | نويسنده : Shabgard |

راه هاي براي صدقة از دكتر محمد العريفي

* چند عدد صندلي بخريد و در مسجد بگذاريد هركس بر ان نشست و نماز خواند برايتان أجر نوشته ميشود

* در كنار پنجره اتاق خوابت يك كاسه اب و يا غذا براي پرندگان بگذار و به اين كار عادت كن

* يك پيژامه و جوراب (پوشاك هر نوع) در يك پاكت بزار و به كارگري زحمت كش هديه كن

* يك جعبه پس انداز در اتاقت بزار و هر بار كه مرتكب گناهي شدي هزار تومان و يا چند درهم در اون بنداز و بعد از يك ماه اون رو باز كن و به نيازمندي بده و هر ماه اون رو تكرار كن

* دعاي ورود و خروج به منزل رو در دو ورقه بنويس و در اسانسور و يا(در خروجي ها و ورودي ها)نصب كن تا عابران با خواندن ان أجر ببرند و تو نيز أجر ببري

* بخشي از حقوقت را براي كفالت يتيم هزينه كن

* در اجتماعات خانوادگي كه در حال استراحت به سر ميبريد يك كارتون اب به نيت صدقه بر ميت و يا مريض توزيع كن

* كارتون اب و اب ميوه خنكي را به كارگراني كه در بيرون منزلتان در حال حفر هستند اهدا كن تا در هنگام شدت گرماي روز از ان استفاده کنند

* اگر در حال زدن بنزين هستيد از كارگر پمپ بنزين بپرسيد اگر مسلمان هست باقي پول را به كارگر پمپ بنزين بده به نيت صدقه و اگر مسلمان نيست با اين عمل او را به دينت ترغيب كن

* تعدادي قران كريم را در مساجد بگزار تا مردم ان را بخوانند و شما صاحب أجر بشويد هر حرف ده حسنه نوشته ميشود تصورش را بكن چقدر أجر به تو خواهد رسيد

* اسان ترين راه صدقه به مردگان اگر مقداري اب در بطري شما به جا مانده ان را بر درخت كنار خيابان بده و نيت صدقه کن

* بر قلب هر مسلماني شادي وارد كن (با لبخند با سخن نيكو با كمكي كوچك و ...) بخصوص انسانهاي افسرده

* خنده و سلام بر نشسته ها و سخنان نيكو نيز يك صدقه است

* هنگام خوابيدن هركس را كه به تو بدي كرده و يا غيبت و سخن چيني و يا ظلمي به تو كرده را ببخش به همين راحتي اين صدقه است



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 3:38 | نويسنده : Shabgard |

.استاد پناهیان
بسم الله
ملتی که پشتیبان رهبرش نباشد، زیر لگد دشمن از خواب بیدار میشود.
برويد در تاريخ اسلام ببينيد
.
. . #اميرالمومنين در فضاي دفاع از حضرت رسول و #ولايت ايشان چطور دفاع مي‌كردند كه باعث گلايه مردم شده بود حضرت علي چنان از ولايت دفاع مي‌كرد كه رفيقي براي خودش باقي نگذاشته بود.
مسئولان سياسي ما كه در فضاي اجتماعي خودشان را فداي ولايت نمي‌كنند بايد بميرند . .
.
سياست يعني علي آنچنان كه خودش را فداي رسول‌الله كرد كه هيچ رفيقي براي خودش باقي نماند و تنها ماند #چرا_امام_زمان_ظهور_نميكند؟
.
.
جواب اين است به خاطر مسئولين سياسي جمهوري اسلامي ايران؛ چرا مسئولين سياسي ما جز 313 نفر ياران امام زمان نيستند اين ميزان خوب بودن كافي نيست مسئولين ما كجا كم گذاشته‌اند آيا دزدي مي‌كنند، خيانت مي‌كنند، نماز شب نمي‌خوانند؟
.
.
 #نه در ارتباط با موضوع ولايت آنچنان كه بايد عمل كنند كم‌كاري مي‌كنند
 #رهبري اشاره كردند وقتي ملت ايران به #اوج خودش برسد دشمني ها پايان خواهد يافت يعني فشارهاي اقتصادي به خاطر اين است كه ما هنوز به اوج نرسيده‌ايم ما چطور به اوج خواهيم رسيد؟
.
.
آيا با #دموكراسي به اوج مي‌رسيم نه #مفهوم_ولايت و رهبري است كه ما را به اوج مي‌رساند.
.
.
دشمن اعتراف كرده كه مشكل اصلي ما در ايران رهبري است چرا كه اگر #وليى_فقيه نبود بقيه مسئولين خرد مي‌شدند.
.
.
ما اگر #علوي هستيم اگر مي‌خواهيم علوي باشيم ذره‌اي نبايد براي دفاع از ولايت براي خودمان آبرو باقي بگذاريم
تندرو بودن به معناي #دفاع_از_حقيقت مفهومي است كه برخي جريان‌هاي سياسي در فضاي جامعه دارند سم‌پاشي مي‌كنند…
.
.
#حقيقت_يعني #آبروي_خود_را_فداي_ولى_فقيه_كردن يعني اينكه مسئولين ما بايد جز 313 نفر باشند.
.
.
چرا علي با اين همه فضليت صرف ولايت مي‌شود . چون #ولايت_تنها_عامل_نجات است . .
.
#استاد_پناهيان
#اجازه_نميدهيم



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 3:14 | نويسنده : Shabgard |

هر چند همه دوست دارند تو را "آقا" صدا کنند ولی...

به جمع دانشجویان که می رسی قامت "استاد" برازنده توست،

در میان نظامیان که می آیی هیبت "فرماندهی"ات دل دوستان را شاد و دل دشمنانت را می لرزاند

روز پدر که می آید می شوی مهربانترین "بابا"ی دنیا

روز جانباز که می شود همه دست "جانباز" تو را به هم نشان می دهند،

9 دی که می رسد قصه "علی" می شوی در جمل.

راستی اصلا مهم نیست تاریخ تولدت 29 فروردین است یا 24 تیر؛ ما حتی 6 تیر هم به شکرانه اینکه خدا دوباره تو را به ما بخشید برایت تولد می گیریم.

و همه اینها بهانه است آقاجان!
بهانه ایست که ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را داده است، خدا را برای این نعمت شکر می گوییم.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُم



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 3:1 | نويسنده : Shabgard |

اقناع با گلوله روش مارکسیست‌ها بود

من همان ماه‌های اوّل پیروزی انقلاب، هر هفته میرفتم به مسجد دانشگاه تهران برای دانشجوها، هم سخنرانی میکردم، هم پاسخ به سؤالات میدادم؛ هر هفته. دانشجوها، بچّه‌های مسلمان، انقلابی، می‌آمدند آرام می‌نشستند، می‌شنفتند، میرفتند؛ عدّه هم زیاد بود؛ نه اتاق جنگی بود، نه تفنگی بود، نه شعارهای ناجوری بود؛ اوّل انقلاب، آن‌هم در محیط دانشجویی، آن هم تهران، آن هم بنده که آن‌وقت هنوز رئیس‌جمهور هم نبودم، عضو شورای انقلاب بودم - یعنی همه‌ی عوامل انقلابی بودن جمع بود، میرفتیم در دانشگاه برای دانشجوها صحبت میکردیم، در یک محیط آرام، در یک محیط عاقلانه؛ شاید در بین این برادران و خواهرانی که آن سالها دانشجو بودند، باشند کسانی در بین شماها که یادشان باشد آن سالها را. آن‌روزی که دانشگاه را گروه‌های کمونیستی قُرق کرده بودند که خطر نابودی بود، اتّفاقاً روزی بود - نمیدانم دوشنبه بود یا یکشنبه بود - که من آن‌روزهای از هفته میرفتم دانشگاه تهران. بنده طبق عادت آمدم. چندنفر از بچّه‌های پاسدار همراه من بودند، گفتند آقا، نروید خطرناک است؛ من گفتم چه خطری؟ خب میرویم. آمدیم داخل مسجد که خب کسی نبود، طبعاً برگشتیم. آن‌کسی که محیطِ دانشگاه را ناامن میکرد، شلوغ میکرد، با ضرب و زور و اگر نشد با گلوله میخواست فکر خودش را به طرف مقابل تزریق بکند، گروهای اسلامی نبودند؛ یا گروه‌های مارکسیستی بودند، یا گروه مجاهدین خلق که نسخه‌ی بدل گروه‌های مارکسیستی بود؛ اسمشان اسلامی بود، باطنشان، تفکّرشان، ایدئولوژی‌شان، همه‌ی نوشته‌هایشان مارکسیستی محض بود.
دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۴/۲۰



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 3:1 | نويسنده : Shabgard |

به کودک خود کمک به دیگران را نیاموز…بلکه بیاموز که سخاوت جزئی از وجود انسان است…

او را از جهنم نترسان…ذات او را پاک پرورش بده

وعده ی بهشت به او نده…به او بیاموز خوب بودن لازمه ی انسانیته

او را نترسان…به اوشجاعت روبه روشدن بده

او را منع نکن…به سوی زیباییها و خوبیها سوق بده

مغزش را محدود نکن با اندیشه هایت…به اواندیشیدن یاد بده

نگو انسان موجود برتراست…به او بیاموزکه هرموجودی باهرشکل و شرایطی به اندازه ی انسان حق زندگی دارد

از ثروتمند و فقیر برایش نگو…به او بیاموز ارزش انسانها به وجود درونی هرکسی است

راحتی را برایش فراهم نکن…به او بیاموز سختیها هم جزئی اززندگی اند

خدا را برایش ترسیم نکن…بگذار او از بهترینهایش برای خودش خدا بسازد

او را محدو د به قاعده و قانون نکن…به او بیاموز بهترین را کشف کند..

او را از بدیها نترسان…به او بیاموزخوبی و مهربانی را…

کودکت را باشکوه پرورش بده…تا درآینده باشکوه زندگی کند



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:40 | نويسنده : Shabgard |

آدم "صاحب خانه" که داشته باشد، نمی تواند به در و دیوار میخ زیادی بکوبد.
نمی تواند خانه را مال خودش کند. باید اجاره ی خانه اش را هرماه بپردازد . . .

آدم "صاحب کار" که داشته باشد، باید حساب کارش را پس بدهد.
نمی تواند هر ساعتی دلش خواست برود و بیاید.
نمی تواند هرطور خواست کار کند . . .

آدم"صاحب زمان" که داشته باشد . . صاحب زمان، یعنی صاحب زمانهایی که تلف میشود،
باگناه...
 با بیخیالی...
 یادمون باشد در برابر ثانیه هامون مسئولیم باید یک روزی به صاحبشان جواب پس بدهیم...
اللهم عجل لولیک الفرج



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:39 | نويسنده : Shabgard |

دینداری یعنی خانم محترم
لازم نیست از مغازه دار دو سطر تشکر کنی، یک تشکر و خداحافظی کوتاه کافیه...

دینداری یعنی آقـا!
مشتری شما با شما محرم نیست که بهش رنگ لباس پیشنهاد میدی و میگی این رنگ بهت میاد!

دینداری یعنی خانـم!
لازم نیست با فروشنده نیم ساعت چونه بزنی، یا اگه جنس گرونه .. شروع کنی به نالیدن از گرونی !
نه خدا راضی هست که شما به خاطر ارزونتر خریدن با مرد نامحرم چونه بزنی که گاهی به شوخی کردن هم می کشه! نه همسرت راضی هست با این کار تخفیف بگیری ...

دینداری یعنی آقـای فروشن‍ـده !
شما هم جنس رو به هر قیمتی میخوای بدی ... زود قیمت نهایی رو بگو و منتظر نباش بهت التماس کنن و قربون صدقه ت برن.

دینداری یعنی خانـم!
کسی که شما باید همه طنازی هات رو براش نگه داری، شوهرته ... حواست باشه.

دینداری یعنی آقـای فروشنـده !
تو مغازه ت که هستی، حواست پیش زن و بچه ی خودت باشه.

خانمها ... آقایون ... آرامش خونوده هاتون در گرو رفتارهای شماست ...

شوخی و بگو و بخند با نامحرم روی روح شما اثر می گذاره و این اثر به خونه هاتون منتقل میشه، در رفتارتون با همسرتون نمود پیدا می کنه و باعث سرد شدن محیط خونه ميشه



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:27 | نويسنده : Shabgard |

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذايی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:25 | نويسنده : Shabgard |

امام علی علیه سلام..
سخت بترس از دشمنت بعد از آنکه از درِ صلح‌وآشتی درآمد زیرا او بوسیله‌ی صلح نزدیک می‌شود تا از شیوه‌ی غافلگیری استفاده کند

حتی اگر دشمن، ژست صلح و دوستی هم بگیرد بازهم نمی‌توان دشمنی او را دست‌کم گرفت و به او خوش‌بین بود. از همین روست که مولای متقیان در جمله‌ای دقیق و حکیمانه می‌فرمایند: «سخت بترس از دشمنت بعد از آنکه از درِ صلح‌وآشتی درآمد. زیرا او بوسیله‌ی صلح، نزدیک می‌شود تا از شیوه‌ی غافلگیری استفاده کند، پس احتیاط و دقت را پیشه‌کن و در چنین مواردی زودباور و خوش‌گمان مباش.»
نهج‌البلاغه/خطبه53



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:24 | نويسنده : Shabgard |

شیخ مفید در کتاب، ارشاد، می نویسد: کلبی و مداینی و دیگر مورخین روایت کرده گویند:

همین که امام حسن (ع) از دنیا رفت شیعیان عراق به جنبش درآمدند، و در پی آن نامه ای به امام حسین (ع) نوشتند و یادآور شدند که معاویه را از خلافت خلع کرده و با آن حضرت بیعت خواهند کرد.

امام (ع) از این امر خودداری کرده و فرمود: میان من و معاویه پیمانی است که تا پایان مدت آن شکستن آن روا نیست، و چون معاویه از دنیا رفت در این کار اندیشه خواهم کرد.

معاویه که پسرش یزید را به جانشینی خود انتخاب کرده بود در نیمه رجب سال شصت هجری از دنیا برفت.در این موقع فرماندار مدینه ولید بن عتبة بن ابی سفیان بود.حکومت مکه نیز در دست عمرو بن سعید بن عاص معروف به اشدق از بنی امیه قرار داشت.در کوفه نعمان بن بشیر انصاری و در بصره عبید الله بن زیاد حاکم بودند.

یزید به پسر عموی خود، ولید بن عتبه، که در آن هنگام از طرف معاویه والی مدینه بود نامه ای نوشت و به وسیله یکی از خدمتکاران معاویه به نام ابن ابی زریق برای او ارسال داشت.در این نامه یادآور شده بود که از همه مردم برای او بیعت بگیرد.به خصوص سفارش بسیار کرده بود که از حسین بن علی (ع) بیعت بگیرد، و گفته بود برای او کمترین مهلتی روا مدار چنانچه پذیرفت که به هدف رسیده ایم، در غیر این صورت سر از بدنش جدا کن و برای من بفرست.

معاویه پیش از مرگ خود به یزید گفته بود: از روبرو شدن با چهار نفر سخت بپرهیز.یکی از این چهار نفر حسین بن علی بود.دوم عبد الله بن زبیر، سوم عبد الله بن عمر، و چهارمین نفر عبد الرحمن بن ابی بکر بود.به خصوص درباره امام حسین و عبد الله بن زبیر سفارش بیشتری کرده بود.اما فرزند زبیر همراه با برادرش جعفر بی آنکه شخص سومی از این امر آگاه باشد، از بیراهه رهسپار مکه گردید.در این اثنا ولید هشتاد و یک سوار در تعقیب او فرستاد، اما به دستیابی او موفق نشد.عبد الله بن عمر نیز پیش از آنها عازم مکه شده بود.

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:21 | نويسنده : Shabgard |

آخرین شبهاست کم کم رفع زحمت میکنیم
جیبمان خالیست احساس خجالت میکنیم
هرچه روزی میدهی خرج معاصی میشود
ما فقط سواستفاده از رفاقت میکنیم
بیشتر دارد اجل سربه جوانان میزند
پس چرا ما اینقدر داریم غفلت میکنیم؟
کار دنیارا ببین که متهم شاکی شده
جای تو ما دائما از تو شکایت میکنیم
تو اگر مارا در این یک ماه دعوت میکنی
ماتورا ماه غم ارباب دعوت میکنیم
عمر ما موقوفه عشق حسین و کربلاست
هرچه را داریم یکجا خرج هیئت میکنیم
خاک خاک کربلا باشد غذاهم میشود
روزه را افطار با یک ذره تربت میکنیم
از حرم تا قتلگه زینب تماما پیرشد
گریه بر خم بودن آن قد و قامت میکنیم



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:20 | نويسنده : Shabgard |

حاج آقا پناهیان : ..
آقایان لباس مےپوشند ، از این لباس‌شان ثواب نمےبرند ..
فقط بنده طلبـه و شما خانم هاے باحجاب از لباس‌مان ثواب مےبریم
چون من دارم یک لباس معنوے مےپوشم
شماهاهم دارین یک لباس معنوے مےپوشین
.. (حجاب یک لباس معنوی است) ..
آن وقت شماها دارین بیشتر ثواب مےبرین یا من ؟
واجب اجرش بیشتر است یا مستحب ؟
واجب ، پس شما داری بیشتر ثواب مےبری
چون تا آن وقتی که لباس را مےپوشی نور می‌آید در وجودت این را باید لمس کنے بتوانے منتقل کنے به دیگران
وقتی چادرت را کمی روی صورتت می کشی و با غرورتمام از انبوه نگاه نامحرمان عبور میکنی
آنگاه تو میمانی و نورعلی نور ..



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:18 | نويسنده : Shabgard |

یکی از ارادتمندان امام باقر(ع) خدمت آن حضرت رسید.امام (ع) با غذایی بسیار خوشمزه از مهمان خود پذیرایی کرد و سپس فرمود:فلانی غذا چطور بود؟ مرد شیعه عرض کرد:فدایت شوم خیلی خوب و خوشمزه بود اما من آیه ای از قران را بیاد آوردم که نگذاشت خیلی غذا به دلم بچسبد.
امام پرسید:کدام آیه؟
عرض کرد:در روز قیامت از نعمتهایی که داشته اید بازپرسی خواهید شد.(سوره تکاثر،آیه8)
امام باقر (ع)فرمود:به خدا قسم بخاطر این غذا(که خوردی) هرگز مورد سوال قرار نخواهی گرفت .
بعد حضرت چنان خندیدند که دندانهای درخشانشان نمایان شد و ادامه داد:آیا میدانی معنی "نعیم" (نعمتها)در آیه چیست؟
مرد عرض کرد:نه.
امام فرمود:ما(اهل بیت) آن نعمتی هستیم که درباره آن از شما سوال خواهد شد.

بحارالانوار،ج24،ص57



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:17 | نويسنده : Shabgard |

تولّد امام حسین علیه السلام

خانه کوچکی در مدینه نزدیک خانه پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داشت; تنها خانه ای که پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه داده بود در آن به صحن مسجد باز بماند. این خانه بیش از دو اطاق نداشت و اثاثیه آن، یک زیلوی سیاه دستباف و یک چراغ پیه سوز و چند دست رخت خواب ساده بود. در گوشه یکی از اتاق ها بانوی جوانی در بستر افتاده و از شدت درد به خود می پیچید، بانوی دیگری نیز به او یاری می کرد. اولی، فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی الله علیه و آله که درد زایمان او سخت شده بود و دومی، صفیه دختر عبدالمطلب مامای وی بود. در اتاق دیگر، پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و نیز امام حسن علیه السلام ، که یک سال بیش نداشت، به انتظار نشسته بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله به نماز ایستاد و علی علیه السلام نیز پشت سر او سرگرم راز و نیاز شد.

هنوز بیش از شش ماه از بارداری حضرت زهرا علیها السلام نگذشته بود که درد زایمان وی را گرفته بود. چنین پیش آمدی - یعنی زایش در شش ماهگی - امری شگفت می نمود; چه، در تاریخ بشریت تنها دو نوزاد شش ماهه متولد شده بودند: عیسی مسیح و یحیی زکریا.

تاریکی شب هنوز بر اتاق حکمفرما بود و روشنی بامداد بر فضای برون تازه دمیده بود. در این هنگام، فجر نوینی در زندگی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله دمید و کودکی نورانی قدم به عرصه حیات گذارد. تنها چند دقیقه از فجر گذشته بود که صدای صفیه بدین کلمات بلند شد:

- پسر است. پسر نورانی خوشگلی است.

...

...

...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:14 | نويسنده : Shabgard |

پیر مردی تصمیم گرفت تا با پسر وعروس ونوه ی چهارساله خود زندگی کند.دستان پیر مرد می لرزیدوچشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی رابرزمین انداخت وشکست.

پسروعروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند:باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قراردادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد . بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.

یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت:پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!

یادمان بماند که ....................



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:13 | نويسنده : Shabgard |

نوشته زیر شرح حال بسیاری از ماست، البته شوربختانه!! ↓

"نسل امروز یه پاش رو هواست"

توی سال هایی که "روایت فتح" شب های جمعه پخش می شد، یه خاطره از یه رزمنده پخش شد که
داستان اینجوری بود:
 دو تا قایق کنار هم ایستاده بودن یکی پشت جبهه می رفت یکی سمت عملیاتی بی بازگشت !
راوی می گفت: دو دل بودم؛ یه پام تو این قایق بود یه پام تو اون قایق.
شهید (که اسم اش خاطرم نیست) به راوی می گه: یه پا تو بردار !..

حالا هم یکی باید پیدا بشه تا به بعضی از ما بگه: یه پاتو بردار...
بگه:
تویی که پیش از ماه رمضون یخچالت از گوشت و مرغ پر کردی! از طرفی به هیچ مرجعی هم اعتقاد نداری ولی روز عید فطر منتظری ببینی مراجع چی تصمیم می گیرن تا بفهمی چند کیلو گندم باید فطریه بدی !... یه پا تو بردار !‌
تویی که می گی اسلام مال ۱۴۰۰ سال پیشه ولی ارثیه خواهرت رو نصف دادی ، یه پا تو بردار ...

آهای خانم ! خواهرم ! تویی که هم می خوای امتیاز زن شرقی رو داشته باشی و مهریه ات و بگیری و هم از مزایای زن غربی بهره مند باشی ؛
ولی به جای مشارکت در تولید ، هفته ای یه بار فیس بوک شوهرت رو چک می کنی ، یه پا تو بردار ...

داداشم... نمی تونی یه زن باربی بگیری و هر روز برات (میزامپلی) کنه و در عین حال بوی قرمه سبزی تو راه روی خونه ات بپیچه و بدون اجازت خرید نره و ... ولی با هم بشینید اندر وصف سکوت سمفونی بتهون صحبت کنید ... یه پاتو بردار ...

روشنفکر امروز ، دانشجوی دیروز نمی تونی برای رسیدن به دوره ی تحصیلی بالاتر ، جزوه هات رو از هم اطاقی ات قایم کنی و الان تو شبکه های اجتماعی اندر وصف خِساست ایرانی ها و open بودن خارجی ها سر به فیس بوک بکوبی ! تو هم یه پا تور بردار ...
استاد گرامی، پژوهشگر ارجمند ! شما هم نمی تونی تابلوی جمله ( مدادالعلما افضل من دما الشهدا) روی دیوار خونه ۴۰۰ متریت بکوبی که افزایش حقوق استاد تمومیت ، از مقالات دانشجوآت بدست اومده . با عرض پوزش شما هم یه پاتو بردار ...

حاجی بازاری دیروز و بیزینس من امروز ، تویی که عمرا بتونی رادیکال ۴/۲ رو حساب کنی ، اینکه بخواهی از احترام یک دانشگاهی برخوردار بشی ... شما حتما یه پاتو بردار ...
نماینده عزیز ! تویی که پول تبلیغات میلیاردی ات را "هِبِه" گرفتی ؛ نمی تونی بعدا رانت ندی و عضو کمیته حقیقت یاب اختلاس باشی ! اگه بهت بر نمی خوره شما هم یه پاتو بردار ...

آدم هایی که می خوان تو هر دو تا قایق باشن ، کارشون مثل راننده خودرویی می مونه که هم راهنما به چپ می زنه هم به راست !
پشت سریه حتما می فهمه حال راننده خوب نیست.
ما خیلی وقت حالمون خوب نیست ! چون شمار بسیاری از آدمای نسل پیش از ما جلوی ما یه پاشون رو برنداشتن و حالشون خوب نبود !
ما هم که قرار نیست یه پامونو برداریم ؛ پس خوبه با خودمان وبامردمیکه سروکار داریم صادق باشیم هر طرف باد میاد بادش تدیم ملون نباشیم یه پامونو برداریم



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:11 | نويسنده : Shabgard |

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود؟

رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود

گفتند چنینیم و چنانیم دریغا...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود!

ای کاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:9 | نويسنده : Shabgard |

دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت : چرا به جای تحصیل علم , چوپانی می کنی .
چوپان در جواب گفت :آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟
چوپان گفت :پنج چیز است:
 تا راست تمام نشده دروغ نگویم
 تامال حلال تمام نشده , حرام نخورم
 تا از عیب و گناه خود پاک نگردم , عیب مردم نگویم.
 تا روزیِ خدا تمام نشده ,به در خانه ی دیگری نروم.
 تا قدم به بهشت نگذاشته ام ,از هوای نفس و شیطان , غافل نباشم

دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای , هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سيراب شداست



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:7 | نويسنده : Shabgard |

پبشنويد اي دوستان اين داستان ****خود حقيقت نقد حال ماست آن
روزي بود و روزگاري در زمانهاي پيش يك صوفي سوار بر خرش به خانقاه رسيد و از راهي دراز آمده و خسته بود و تصميم گرفت كه شب را در آن جا بگذراند پس خرش را به اسطبل برد و سپرد به دست مردي كه مسئول نگهداري از مركبها بود و به او سفارش كرد كه مواظب خرش باشد.
خود به درون خانقاه رفت و به صوفيان ديگر كه در رقص و سماع بودند پيوست او همانطور كه با صوفيان ديگر به پايكوبي مشغول بود مردي كه ضرب مي زد و آواز مي خواند آهنگ ضرب را عوض كرد و شعري تازه خواند كه مي گفت خر برفت و خر برفت و خر برفت. آن مرد تا اين شعر را بخواند صوفيان و از جمله آن مرد صوفي شور و حال ديگر يافتند و دسته جمعي خواندند خر برفت و خر برفت و خر برفت و تا صبح پايكوبي كردند و خر برفت را خواندند تا اينكه مراسم به پايان آمد.
 همه يك يك خداحافظي كردند و خانقاه را ترك گفتند به جز صوفي داستان ما و او وسايلش را برداشت تا به اسطبل برود و بار خرش كند و راه بيفتد و برود. از مردي كه مواظب مركبها بود سراغ خرش را گرفت اما او با تاسف گفت خر برفت و خر برفت و خر برفت. صوفي با تعجب پرسيد منظورت چيست؟ گفت ديشب جنگي درگرفت، جمعي از صوفيان پايكوبان به من حمله كردند و مرا كتك زدند و خر را گرفتند و بردند و فروختند و آنچه مي خوريد و مي نوشيد از پول همان خر بود و من به تنهايي نتوانستم جلوي آنها را بگيرم. صوفي با عصبانيت گفت تو دروغ مي گويي اگر آنها ترا كتك زدند چرا داد و فرياد نكردي و به من خبر ندادي؟ پيداست خود تو با آنان همدست بوده اي مرد گفت من بارها و بارها آمدم كه به تو خبر بدهم و خبر هم دادم كه اي مرد صوفيان مي خواهند خرت را ببرند ولي تو با ذوقت از ديگران مي خواندي خر برفت و خر برفت و خر برفت و من با خود گفتم لابد خودت اجازه داده اي كه خرت را ببرند و بفروشند. صوفي با ناراحتي سرش را به زير افكند و گفت آري وقتي صوفيان اين شعر را مي خواندند من بسيار خوشم آمد و اين بود كه من هم با آنها مي خواندم
آري صوفي با تقليد كوركورانه از آن صوفيان كه قصد فريب او را داشتند گول خورد و خرش را از كف داد. حال حکایت این جماعتی که کورکورانه میریزند در خیابان و به خاطر توافق جشن می گیرند هم همین است

خلق را تقليد شاه بر باد داد ****اي دو صد لعنت بر آن تقليد باد



تاريخ : پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:, | 2:3 | نويسنده : Shabgard |

پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏ آله :
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
 نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدن‏ها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است.
ارشاد القلوب، ج 1، ص 191

امام صادق عليه‏السلام :
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛
نماز شب، انسان را خوش‏سيما، خوش‏اخلاق و خوشبو مى‏كند و روزى را زياد و قرض را ادا مى‏نمايد و غم و اندوه را از بين مى‏برد و چشم را نورانى مى‏كند.
 ثواب الأعمال، ص 42

امام على عليه‏السلام :
قِيامُ اللَّيلِ مَصَحَّةُ البَدَنِ .
شب زنده‏دارى ، مايه تن‏درستى است .
تهذيب الأحكام ، جلد 2

الإمام الصادق عليه‏السلام :
صَلاةُ اللَّيلِ تُحَسِّنُ الوَجهَ ، وتُذهِبُ الهَمَّ ، وتَجلُو البَصَرَ .
نماز شب ، روى را نكو مى‏سازد ، اندوه و غم را مى‏بَرَد و ديده را جلا مى‏دهد .
تهذيب الأحكام ، جلد 2

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
علَيكُم بقيامِ الليلِ ؛ فإنّهُ دَأْبُ الصالِحِينَ قَبلَكُم ، وإنَّ قيامَ الليلِ قُربَةٌ إلى اللّه ، ومَنهاةٌ عنِ الإثم .
بر شما باد به شب زنده دارى كه آن شيوه شايستگان پيش از شماست . و شب زنده‏دارى مايه تقرّب به خدا و بازداشتن از گناه است .
كنز العمّال : 21428 منتخب ميزان الحكمة : 330

 امير المؤمنين عليٌّ عليه‏السلام :
قيامُ الليلِ مَصَحَّةٌ لِلبَدَنِ، ومَرضاةٌ لِلرَّبِّ عز و جل ، وتَعَرُّضٌ للرَّحمَةِ ، وتَمَسُّكٌ بأخلاقِ النَّبِيِّينَ .
شب‏زنده‏دارى مايه سلامت بدن و خشنودى پروردگار عز و جل و قرار گرفتن در معرض رحمت خدا و چنگ زدن به اخلاق پيامبران است .
بحار الأنوار : 87 / 143 / 17 منتخب ميزان الحكمة : 330

مام صادق عليه‏السلام :
صلاةُ الليلِ تُبَيِّضُ الوَجهَ ، وصلاةُ الليلِ تُطَيِّبُ‏الرِّيحَ ،وصلاةُ الليلِ تَجلِبُ الرِّزقَ .
نماز شب چهره را سفيد و نورانى مى‏كند ، نماز شب انسان را خوشبو مى‏كند ، نماز شب روزى مى‏آورد .
علل الشرائع : 363 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 330

امام صادق عليه‏السلام :
لا تَدَعْ قِيامَ الليلِ، فإنَّ المَغبونَ مَن‏غُبِنَ قِيامَ الليلِ .
شب زنده‏دارى را فرو مگذار ؛ زيرا بازَنده كسى است كه شب زنده‏دارى را ببازد .
معاني الأخبار : 342 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 330

امام صادق عليه‏السلام :
طَلَبتُ نُورَ القَلبِ فوَجَدتُهُ في التَّفَكُّرِ والبُكاءِ ، وطَلَبتُ الجَوازَ علَى الصِّراطِ فوَجَدتُهُ في الصَّدَقَةِ ، وطَلَبتُ نُورَ الوَجهِ فوَجَدتُهُ في صَلاةِ اللَّيلِ .
روشنايى دل را جوييدم و آن را در انديشيدن و گريستن يافتم و گذر از صراط را جوييدم و آن را در صدقه دادن يافتم و نورانيّت چهره را جوييدم و آن را در نماز شب يافتم .
مستدرك الوسائل : 12 / 173 / 13810 منتخب ميزان الحكمة : 572

 قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ذات يوم لاءبليس : كم اصدقاؤ كم من امتى يا ابليس ؟ قال الامير الجائر و الغنى المتكبر والذى لايبالى من اين يكتسب و فيما ينفقه و العالم الذى صدق الامير على جوره ، و التاجر الخائن ، والمحتكر، و الزانى و اكل الربا، و البخيل ، والذى لايبالى من اين يجمع المال ، و قال النبى -صلى الله عليه وآله -كم اعداءك من امتى ؟ قال ستة عشر نفرا انت يا محمد انى ابغضل و العالم العامل بالعلم و حامل القرآن اذا عمل بما فيه و المؤ ذن لله خمسة اوقات محب الفقراء و المساكين واليتامى ، و ذوقلب رحيم ، والمتواضع للحق و شاب نشاء فى طاعة الله الذى يصلى بالليل والناس بيام ، والذى يمسك نفسه عن الحرام ، و الذى ينصح فى الله (وفى راوية يدعو للاخوان وليس فى قلبه شى ء) و الذى ابدا يكون على الوضوء، وحسن الخلق ، و المصدق بما ضمن الله له ، و المحصنات المستورات و المستعد للموت و صاحب السخاء
پيامبر اسلام (ص) از ابليس پرسيد: در ميان امت من دوستان تو چه كسانى هستند؟ ابليس پاسخ داد: فرمانرواى ظالم ، متكبر، آن كس كه باكى ندارد كه از چه راهى مال به دست آورد و در چه راهى مصرف كند
دانشمندى كه بدكارى حاكم را تاءييد كند، تاجر خائن ، محتكر، زناكار، رباخوار، بخيل ، و كسى كه باكى ندارد كه چگونه اموالش جمع وانباشته است
سپس ‍ پيامبر (ص) فرمود: چند نفر در ميان امت من دشمنان تو هستند؟ پاسخ داد: شانزده كس كه اولشان تويى يا رسول الله ! دانشمندى كه به علمشعامل است اهل قرآن كه به آن عمل كند، مؤ ذن اذان پنجگانه ، كسى كه دوستدار فقرا و مساكين و يتيمان است آدم رحيم و مهربان ، شخص متواضع در برابر حق ، جوانى كه اهل نماز شب باشد، كسى كه خود را از ارتكاب به حرام باز مى دارد، كسى كه به خاطر خداوند ديگران را نصيحت كند، كسى كه همشيه درحال وضو است ، و صاحب اخلاق خوب آدم ، تصديق كننده به وعده هاى خدا، زنان پاكدامن و افرادى كه خودشان را براى مرگ آماده مى سازند، و آدم سخاوتمند.
(المواعظ العدديه ، ص 226).



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 2:28 | نويسنده : Shabgard |

ما را به جرم عشق مؤاخذه می‌كنند. گویا نمی‌دانندكه عشق گناه نیست! اما كدام عشق! خداوندا! معبودا! عاشقا! مرا كه آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی؛ اما بزرگتر كه شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضا نمی‌كرد؛ پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت. دیگر عشق را آموخته بودم؛ اما به چه چیز عشق ورزیدن را نه. به دنیا عشق ورزیدم. به مال و منال عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم؛ اما همه اینها بعداز مدت كمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد؛ یعنی عشق به تو، فهمیدم كه عشق به تو پایدار است و دیگر عشق‌ها، عشق‌های دروغین است. فهمیدم كه «لاینفع مال و لابنون» فهمیدم كه وقتی شرایط عوض شود، «یوم یفرالمرء من اخیه و صاحبته و بنیه و امه و ابیه و...»
پس به عشق به تو دل بستم. بعد از چندی كه با تو معاشقه كردم، یكباره به خود آمدم و دیدم كه من كوچكتر از آن هستم كه عاشق تو شوم و تو بزرگ‌تر از آنی كه معشوق من قرار بگیری. فهمیدم كه در این مدت كه فكر می‌كرده‌ام عاشق تو هستم، اشتباه می‌كرده‌ام؛ این تو بوده‌ای كه عاشق من بوده‌ای و مرا می‌كشانده‌ای. اگر من عاشق تو بودم، باید یكسره به دنبال تو می‌افتادم؛ ولی باز مستقیم آمده‌ام. حال می‌فهمم كه این تو بوده‌ای كه عاشق بنده‌ات بوده‌ای و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره كرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلكه یك شب او را ببینی. حالا می‌فهمم كه تو عاشق صادق بنده‌ات هستی. بنده را چه كه عاشق تو بشود. (عنقا شكار كس نشود دام بر گیر)
آری، تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌كردی و به انتظار یك صدا از جانب معشوقت می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌كردم و شب خلوت را ازدست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست برنداشتی و این‌قدر به این كار ادامه دادی كه بالاخره من گریزپای را به جنگ آوردی، من فكر می‌كردم كه با پای خود آمده‌ام. وه چه خیال باطلی! این كمند عشق تو بود كه به گردن من افتاده بود. مرا كه به چنگ آوردی به صحنه جهادم آوردی تا به دور از هرگونه هیاهو با من نرد عشق ببازی و من در كار تو حیران بودم و از كرم تو تعجب می‌كردم. آخر تو بزرگ بودی و من كوچك؛ تو كریم بودی و من لئیم! تو جمیل بودی و من قبیح! تو مولا بودی و من بنده و من .... .
وصیت نامه شهید. شهید ناصرالدین باغانی



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 2:19 | نويسنده : Shabgard |

بسم اللّه الرحمن الرحیم
جمهوری اسلامی آمده تا مردم را برای ظهور تربیت کند. مردم مسلمان ایران در کشورمان به این نتیجه رسیدند که بدون ولی معصوم نمی توانند زندگی کنند.
کشور ما قبل از انقلاب ژاندارم آمریکا در منطقه بود، در پروژه دو ستونی نیکسون قرار بود ستون و پایه ی نظامی غربی ها در منطقه باشد و بهترین روابط را با کشورهای غربی داشته باشد.
اما مردم ایران اعلام می کنند که ولی معصوم می خواهند و اصلا نگاه مردم به انقلاب امام خمینی (ره) یک نگاه منجر به ظهور است.
شما چه استنباطی از شعار خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما دارید، این هدف اصلی انقلاب را نشان می دهد.
مردم گفتند خدایا حجت خودت را بفرست. اما خدا نمی فرستد، چرا؟ چون باید قبلش آزمون بگیرد.
یازده مرتبه خدا حجتش را فرستاد مردم قدر ندانستند.
اینجاست که انگار دیالوگی بین خدا و کسانی که منتظر هستند برقرار می شود، که خداوند متعال حالا چیکار کنیم؟!
اینجاست که خداوند پاسخ می دهد که اول باید حُسن نیت خودتان را به دین اثبات کنید. شما به غیر از این هست که امام را برای این می خواهید که دین خدا را بهتر بفهمید، خدا را بهتر بشناسید.
خُب " حَلالُ مُحَمَّد حَلالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة " حلال محمد تا روز قیامت حلال است و حرام او تا قیامت حرام است. دین ثابت و مشخص هست، شما فکر کردید امام زمان بیاید احکام شریعت را جا به جا می کند!
این همان اتفاقی هست که در زمان حضرت ادریس اتفاق افتاد. حضرت ادريس مردم را به سوی خدا فرا می خواند و مردم گوش نکردند.
و خداوند حضرت ادریس را می گیرد. پس از گذر زمان، رنج و سختی هایی که می کشند مردم مضطر می شوند، فقهایی بین آن ها ظهور می کند و می گویند دلیل این که این مشکلات پیش آمده برای این هست که ولی خدا را پس زدیم. ادریس رفت اما خدای ادریس که هست. حضرت ادریس می گفت به مردم خوبی کنید، حق مردم را ادا کنید، دروغ نگویید و... امثال این گونه مسائل و احکام را اجرا کنید.
مردم توبه کردند و به سمت دین رجوع کردند. خدا به حضرت ادریس فرمان داد برگرد.
ما برای اثبات حُسن نیت مان به خداوند و ولی خدا سراغ فقها رفتیم، کسانی که بهتر از ما دین را می فهمند.
التماس دعای فرج

رائفی پور



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 2:11 | نويسنده : Shabgard |

يه خانم سفيد پوست پنجاه و خورده اى، توى يكى از پروازهاى شلوغ، به محض رسيدن به صندليش، از نشستن بر روى آن خوددارى كرد.

جاى خانم كنار يك آقاى سياه پوست بود و خانم از نشستن در آنجا حالش خراب ميشد.

خانم فورا خدمه پرواز را صدا ميزنه و درخواست يك جاى جديد ميكنه.

خانم گفت: من اصلا حاضر به نشستن كنار اين مرد سياه پوست نيستم.

مهماندار هواپيما گفت:
اجازه بديد كه من براى يك جاى ديكر نگاهى به ليست مسافران بكنم.

بعد مدت كوتاهى مهماندار برگشت و گفت:
در قسمت درجه دو هواپيما هيچ جاى خالى ديگرى نيست

ولى ميتواند با خلبان صحبت كند بلكه يك جاى خالى در قسمت درجه يك باشد.

 بعد از چند دقيقه مهماندار برگشت و گفت:

جناب خلبان گفتند كه يك جاى خالى در قسمت درجه يك ميباشد، اما در قوانين اين شركت هواپيمائى به هيچ وجه امكان انتقال يك مسافر از قسمت درجه دو به قسمت درجه يك نيست.
از طرفى هم نشاندن يك مسافر محترم در كنار يك شخص ناخوشايند، يك جنجال و اقدام غير انساني است.

به همين دليل جناب خلبان با انتقال از قسمت درجه دو به درجه يك موافقت كرده اند.

قبل از اينكه خانم مسافر بتواند جوابى بدهد، مهماندار هواپيما رو به مرد سياه پوست نمود و با لحن محترمانه اى گفت:

آقاى محترم!
ممكن است لطف كنيد وسايل شخصى خودتون رو جمع كنيد؟ من شما را به قسمت پر رفاه درجه يك هدايت مى كنم!

همانطور كه جناب خلبان گفتند، اصلا كار غير انسانيست كه شما در كنار يك شخص فاقد احساسات انسانى بنشينيد.

بعد از بيان اين جملات، تمام مسافران كه شاهد اين ماجرا بودند، اين عمل رو با دست زدن هاى طولانى تائيد و تشويق كردند.

انسانم آرزوست...



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:54 | نويسنده : Shabgard |

1--خوردن جعفری
2--کسانی که زیادچای بخورندپیرمیشوند
3--خوردن فلفل باعث حفظ جوانی میشود
4--خوردن سیرازپیری زودرس جلوگیری میکند
5--قارچ دوران جوانی راافزایش میدهد گوجه طول عمرراافزایش میدهد
6--اب هویج حافظ جوانی است.
: 16 ماده غذایی که شما را جذابتر میکند:
1. زغال اخته؛ ضدتیرگی دندان
2. بذر کتان؛ اکسیر جوانی پوست
3. کلم قرمز؛ ضدچین و چروک پوست
4. کیوی؛ میوه دوستدار لثه
5. برگه زردآلو، نگهبان رنگ پوست
6. مرکبات؛ کپسول ضدپیری
7. آلو؛ ضامن ناخن های سفت و محکم
8. سیر؛ جوان کننده پوست
9. تمشک؛ خداحافظی با ورم صورت
10. آووکادو؛ میوه جوانی
11. غلات کامل؛ پاک کننده پوست
12. سنبل هندی؛ مهارکننده استرس
13. انبه و هویج؛ هدیه هایی برای پوست
14. شیرسویا؛ برای داشتن ناخن های بلند
15. لبنیات کم چرب؛ ناخن هایی که نمی شکند
16. گوجه فرنگی برای درخشان شدن پوست


شربت عسل و مرکبات:تسکین گلودرد وآنفولانزا
لیمو عسل : ضد سرماخوردگی
دارچین و عسل : حال خوش
زنجبیل و عسل : ضد معده درد
میخک و عسل : ضد دندان درد
سرکه سیب و عسل : ضد رفلاکس
شیر،پرتقال وعسل : نرم کننده پاشنه پا
عسل و شکر خام : ضد خشکی پوست
عسل و ماست : ضد آکنه و جوش
عسل و آب نارگیل : استحکام عضلات
عسل و لیمو ترش : کاهش وزن
عسل و زردچوبه : زخم های دهانی
عسل و سرکه : شست و شوی سینوسها
عسل و آب پرتقال : ضد اضطراب
عسل و آناناس : ترک سیگار
عسل، برگ بو و کرفس : درد شکمی
عسل و روغن کرچک : قطع سکسکه
دهانشویه خانگی عسل و دارچین:رفع بو



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:51 | نويسنده : Shabgard |

تاثیر دارچین بر کاهش وزن:
به طور کلی مدیریت وزن بدن با ثابت نگه داشتن انسولین و فشارخون بسیار آسان تر انجام می گیرد. از طرفی اگر سیستم گوارش بدن نیز به خوبی کار کند، مدیریت وزن بدن بسیار ساده تر خواهد شد.مطالعات نشان داده اند که گنجاندن دارچین در رژیم غذایی روزانه کمک بسیار زیادی به کاهش وزن خواهد کرد. فواید دارچین در کاهش وزن عبارتند از:
1. کاهش و ثابت نگه داشتن قندخون (انسولین)
2. کاهش اشتها و احساس سیری
3. چربی سوزی (خصوصاً چربی های شکم)
4. از بین بردن چربی های موضعی زیر پوست (سلولیت)

رژیم دارچین:
اگه از همه رژیم های لاغری نا امید شدین، رژیم لاغری دارچین می تونه آخرین رژیمی باشه که کمک تون کنه! بنا به تحقیقات دانشگاه بریتانیا، دارچین یک قرص معجزه آسای جدید برای کاهش وزن است، خصوصاً برای چربی های مزاحم در ناحیه شکم. بنا به مطالعه صورت گرفته در دانشگاه بریتانیا، افرادی که در رژیم لاغری خود از دارچین استفاده می کنند، 500% بیشتر از سایر افراد وزن کم می کنند!! این مقاله که در نشریه دنیای بانوان (the woman’world) به چاپ رسیده است، رژیم دارچینی 5 روزه زیر را پیشنهاد میدهد:
توصیه می شود 500 میلی گرم دارچین در وعده صبحانه، 1000 میلی گرم در وعده ناهار و 500 میلی گرم در وعده شام میل کنید. این میزان دارچین را می توانید به طرق مختلف مصرف کنید، مثلا روی سیب بپاشید، روی سیب زمینی بزنید و یا همراه با شکلات داغ میل کنید.
بنا به مطالعات متعددی که در این زمینه انجام گرفته است، مخلوط دارچین و عسل، تجمع چربی در بدن را کاملا متوقف می سازد. عسل به تنهایی یک ماده بسیار موثر در کاهش وزن است چون سرعت متابولیسم بدن را افزایش می دهد و اگر همراه با دارچین مصرف شود، انگل و قارچ موجود در سیستم گوارش را از بین می برد و از بروز مشکلات گوارشی نیز جلوگیری می کند و در نتیجه به کاهش وزن می انجامد. برای این کار می توانید 1 لیوان آب جوش بیاورید و سپس 1 قاشق غذاخوری دارچین به آن اضافه کنید و اجازه دهید دم بکشد. بعد از نیم ساعت 2 قاشق غذاخوری عسل اضافه کنید. (توجه داشته باشید که اضافه کردن عسل به آب داغ باعث از بین بردن آنزیم های موجود در عسل می شود.)



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:51 | نويسنده : Shabgard |

تقديم به حضرت اباالفضل عليه السّلام
بسم الله الرّحمن الرّحيم

آغاز كردم شعر خود را با اباالفضل
اذن ورودم در غزل شد يا اباالفضل

هرمشكلي از ديدِ من سهل است تا هست
مشكل گشاي مردم دنيا اباالفضل

مثـل خدا ، مثـل محمّد ، مثـل حيدر
بي نقص، بي مانند، بي همتا اباالفضل
 
اين پرچم و اين مجلس و اين شور و مستي
برپاست ، وقتي هست پابرجا اباالفضل

با اين مراعات نظير، اهل نجاتيم
كشتي حسين و ساحل دريا اباالفضل

تو كيستي كه با وجود دو امامش
هستي كفيل زينب كبريٰ اباالفضل

مجنون خجل گرديد و ليلي شرمگين شد
روزي كه كردي عشق رامعنا اباالفضل

اي پرچم نام بلندت در دو عالم
بالاتر از بالاتر از بالا اباالفضل

رزقِ حقيقي ، گريه كردن بر حسين است
مفتاح اين روزي ست ذكرِ يا اباالفضل

ذكر توسّلهاي من در خلوت اين است
"لا كاشفَ الكربِ الحُسَين،اِلّا اباالفضل"

ديروز از آب روان راحت گذشتي
تا آبروداري كني فردا اباالفضل

ضرب المَثَل شد تا ابد طرز سُجودت
بر خاك پايِ حضرت زهرا، اباالفضل

با رفتنِ اين گونه ات اي مستِ بي دَست
يك قوم را انداختي از پا اباالفضل

در شام با رأس تو رأس شاه مي گفت:
ديدي علمداري زينب را اباالفضل ؟



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:49 | نويسنده : Shabgard |

.تقوا سه گونه است
1. تقوای گریز
2. تقوای پرهیز
3. تقوای ستیز


گریز: این است که از محیط گناه آلود دوری کنی.

پرهیز: این است که بتوانی در محیط گناه آلود، خودت را پاک نگهداری.

ستیز: این است که در صحنه بمانی و با مظاهر گناه مبارزه کنی و محیط سالمی ایجاد کنی.

گاهی باید مانند موسی (ع) در کاخ فرعون بمانی و سکوت کنی و فقط خودت را حفظ کنی...

گاهی یوسف وار باید از صحنه گناه فرار کنی و راه گریز را برگزینی...

گاهی ابراهیم وار با گناه و شرک و بت پرستی مقابله و ستیز کنی و بت شکن شوی...



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:42 | نويسنده : Shabgard |

فرزند حسین بن علی، تاب نداشت

در فکر عطش بود و علی خواب نداشت

از هرم عطش، لبان اصغر می سوخت

رنگی به رخش، نوگل ارباب نداشت

لبخند به رخسار پدر می زد وبعد

دریای لبانش به خدا، آب نداشت

حلقوم ظریف، نازک طفل رضیع

سهمی به جز از سه شعبه ناب نداشت

گهواره شده خالی و لالایی نیست

جز دیده پر ستاره ،ارباب نداشت

این هم سند غریبی ثارالله

بیچاره رُبابش، دُر نایاب نداشت



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:42 | نويسنده : Shabgard |

* پشت گیت اول بودیم که چند تن از اصلاح طلبان تند دانشگاهمون رو دیدم، با برخیشون قبلا مناظره کرده بودم، از صف جلو زدن و اومدن اول صف! وقتی با اعتراض بقیه مواجه شدن جواب میدادن ما حق الناسش رو گردن میگیریم!
* دومین سخنران دبیر جامعه بود، خیلی بیشتر از وقتش صحبت کرد، وقتی به یادداشتهای پیاپی" وقت تمامه"! بی توجهی میکرد مجری برنامه ب همراه یکی از مسولان نهاد که کنار مجری بود با خودکارشون میزدن توی مچ پای سخنران ک یعنی آقا تمومش کن! اون هم ول کن نبود و همینجور ادامه میداد! کار بجایی رسید ک فکر کنم اگر یک جمله دیگه ادامه میداد مجری پاشو میکشید!
* نماینده بسیج متنش رو خیلی خوب و حماسی خوند، در بین صحبتهاش مدام با احسنت احسنت بچه ها تشویق میشد، تیکه ی آخر صحبتهاش درباره صلح حسنی بود و اینکه چرا مردم ما رو با امت امام حسن مقایسه میکنید؟! من صف اول روبروی اقا بودم و فاصله ام تا اقا حدود 2-3متر بود، وقتی اینا رو میگفت لبخند ملیح رضایت بخشی بر لبان اقا نقش بست!
* از یادداشت برداری آقا از صحبتها میشد فهمید که کدوم بخش صحبتها توجهشون رو جلب کرده! چند تشکل درباره هسته ای صحبت کردن، دقت کردم آقا هیچ یادداشتی برنداشت! اونجا بود ک حدس زدم احتمالا آقا از هسته ای هیچ نخواهد گفت، همین طور هم شد و اقا گفتن گفتنی ها رو گفتیم!
* دبیر انجمن مستقل خوشتیپ ترین سخنران بود( البته بعد از مجری! )وقتی ب تبریک های خواص بعد از لوزان اشاره کرد همه با احسنت احسنت تاییدش کردن، وقتی ب توهین های روحانی به منتقدان اشاره کرد نگاهم به سمت حسام الدین آشنا که گوشه ای روی صندلی نشسته بود رفت، با قیافه ای درهم ب نقطه ای خیره شده بود! وقتی دبیر انجمن ب صحبتهای لاریجانی اشاره کرد و اینکه مسولان میگن رهبری در جریانه ناگاه اقا با شنیدن این جمله پوزخند معنا داری زدن! این پوزخند آقا خیلی معنا داشت! بنظرم اوج حاشیه های جلسه همین پوزخند آقا بود.
آشنا بعد از سخنرانی دبیر انجمن کلا مراسم رو ترک کرد رفت!
* نطق جنبش عدالتخواه نسبت ب بقیه متفاوت بود، یکی از سوالات جنبش درباره چرایی ورود برخی اءمه جمعه ب انتخابات و ... بود ک گویا اقا بعدا موقع دستبوسی ب دبیر جنبش گفتن نقدتون درسته از من کسب اجازه نمیکنن! در دو مورد ( خلا حضور مساءل مدیریت شهری و مسکن در برنامه ششم )هم که ی جورایی نقد ب خود آقا وارد بود دیدم ک با دقت از دوتاش یادداشت برداشتن، بعد در صحبتشون هر دو مورد نقد رو تایید کردن و گفتن اگر قبل از ابلاغ برنامه این مطالب رو بهم میرسوندید اصلاحش میکردم ولی حالا هم به گونه ای که بشود ابلاغ میکنیم که جبران بشه ( نقل ب مضمون ) چنین سخنی تابحال سابقه نداشت ک آقا نقد یک اتحادیه رو در ابلاغ سیاستهای کلان کشور اینچنین مورد توجه قرار بدهند.
* اقا موقع دستبوسی به دبیر انجمن 3بار گفتن خیلی خوب بود و به دبیر جنبش هم گفتن طیبه الله انفاسکم، این دوجمله متفاوت ترین تاییدات آقا بود
* کسی از سخنرانها چفیه آقا رو نگرفت، فکر کنم از قبل جلسه توجیهشون کرده بودن، بعدا فهمیدم همینجور بوده!
* وقتی اذان شد اقا فقط نیم ساعت صحبت کرده بودن و گفتن بسیاری از مطالبم مونده، چه کنیم؟! همه جواب دادن و آقا متوجه نشدن ک کی چی میگه؟ یک لحظه ک حسینیه آروم شد من داد زدم ک آقا بعد از افطار ادامه میدیم! اقا نگاهی کردن و گفتن بعد از افطار ک سخت میشه حالا بریم افطار اگه بشه بعدش ادامه میدیم( باز نقل ب مضمون) بعد از افطار دیگه ترتیب جاها کلا بهم خورده بود، آقا بیشتر صحبتهاشون رو بعد از افطار مطرح کردن، صحبتهایی که البته کلی در حینش خندیدیم و فکر کنم برخیش رو صدا و سیما پخش نکنه! آخر جلسه یک دفعه آقا فرمودن خب دیگه من حقیقتا خسته شدم! و بدون دعاهای معمول جلسه رو ترک کردن، معلوم بود ک آقا واقعا خسته شدن، در این سن نزدیک به 4ساعت روی صندلی نشسته بودن.
* در پایان، اینکه آقا بخش زیادی از صحبتشون رو به جزییات راههای جذاب کردن تشکلهای انقلابی برای جذب بدنه دانشجویی اختصاص دادن برای تشکلها خیلی پیام داشت! بنظرم این صحبت اقا هشدار محترمانه ای بود نسبت ب کم کاری تشکلها، کم کاری ای ک باعث شده رهبری نظام راسا راههای جذاب کردن کارهای انقلابی رو برای تشکلها تشریح میکنن.



تاريخ : چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, | 1:38 | نويسنده : Shabgard |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 253 صفحه بعد